کد خبر: ۳۱۹۶۲۲
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۹

هیاهوی هیچ و پوچ درباره روابط اقتصادی نزدیک به صفر با اروپا



ادعای انگلیس درباره اعمال ده‌ها تحریم علیه ایران صرفاً هیاهوی تبلیغاتی است چرا که روابط اقتصادی دو کشور در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد و رقمی بسیار ناچیز محسوب می‌شود.
در این‌باره حمید قنبری معاون ديپلماسي اقتصادي وزارت خارجه خاطرنشان کرد: این روزها برخی رسانه‌ها و جریان‌ها تلاش می‌کنند با بزرگنمایی «اسنپ‌بک» فضای روانی جامعه را ملتهب کنند؛ گویی که فردا صبح همه درهای تجارت به روی ایران بسته خواهد شد و زندگی مردم زیر و رو می‌شود. اما کافی است به متن رسمی دولت بریتانیا نگاه کنیم. در «یادداشت توضیحی» که همین چند روز پیش در پارلمان بریتانیا ثبت شده، خودشان صریح نوشته‌اند: هزینه اجرای این مقررات برای اقتصاد بریتانیا کمتر از ۱۰میلیون پوند در سال خواهد بود. کمتر از ۱۰میلیون پوند!
در اقتصادی با تولید ناخالص داخلی چندین تریلیون پوندی. این یعنی تجارت مستقیم ایران و انگلیس آن‌قدر محدود است که حتی بازگشت کامل تحریم‌های شورای امنیت هم تغییر چشمگیری در روابط اقتصادی دو کشور ایجاد نمی‌کند. پس چرا این‌قدر بزرگ‌نمایی می‌شود؟ پاسخ روشن است: جنگ روانی. هدف این است که مردم ایران احساس کنند در محاصره کامل قرار گرفته‌اند، امیدشان از آینده بریده شود و تنها گزینه‌ای که برایشان باقی می‌ماند، «تسلیم» باشد. واقعیت اما چیز دیگری است. آنچه امروز در جریان است، بیشتر یک تقابل سیاسی و تبلیغاتی است تا یک تغییر واقعی در معیشت مردم. حتی براساس اسناد رسمی طرف مقابل، تأثیر این اقدامات بر اقتصادشان ناچیز است و بر اقتصاد ما هم بیشتر در سطح «جنگ روایت‌ها» دنبال می‌شود.
قنبری همچنین با اشاره به هیاهوی قبل از فعالسازی اسنپ‌بک می‌نویسد: اما در عمل چه اتفاقي افتاد؟ آن «كوه چه زاييد»؟ اعلام كردند حساب‌هاي بانك‌هاي ايراني در اروپا بسته شده است. در حالي كه همگان مي‌دانند اساساً حسابي وجود نداشت كه بسته شود. مگر همين جريان‌ها سال‌ها پيش نمي‌گفتند اگر ايران در فهرست سياه FATF باشد، ديگر هيچ بانكي با ما كار نخواهد كرد و هيچ حسابي باقي نخواهد ماند؟ پس وقتي ايران مدت‌ها در فهرست سياه بود، كدام حساب بانكي باقي مانده بود كه امروز بسته شود؟ اين تناقض آشكار نشان مي‌دهد كه بيشتر از واقعيت اقتصادي، با عمليات رواني و جريان رسانه‌اي روبه‌رو هستيم. واقعيت اين است كه تحريم‌هاي امروز تا حد زيادي از كارايي افتاده‌اند. ابزارهاي فشار تكراري و بسياري از راه‌ها براي دور زدن آنها شناخته ‌شده است. «اسنپ‌بك» بيش از آنكه يك تحول واقعي در صحنه اقتصاد باشد، ابزاري خبري است براي ايجاد هراس و تزريق نااميدي. دشمنان خوب مي‌دانند كه اگر بتوانند در ذهن مردم ترس ايجاد كنند، همين ترس مي‌تواند از خود تحريم‌ها موثرتر عمل كند.
جالب آنكه همين جريان رسانه‌اي، در عرصه‌هاي ديگر نيز با تناقض‌ عمل مي‌كند: براي مردم ايران، شادي و اميد را «نامشروع» مي‌داند و كوچك‌ترين موفقيت داخلي را بي‌اهميت جلوه مي‌دهد، اما وقتي ايرانيان خارج كشور جشن بگيرند، آن را پسنديده و حتي مايه افتخار معرفي مي‌كند. رابطه و همكاري ايران با چين و روسيه را «زيانبار و خيانت‌آميز» مي‌نامد، اما زماني كه اروپا و آمریکا دقيقاً همين سياست‌ها را پيگيري مي‌كنند، آن را عقلانيت و آينده‌نگري توصيف مي‌كند. به قدرت‌هاي غربي پيام مي‌دهد كه ايران را بيشتر تحريم كنيد، اما در داخل، جمهوري اسلامي را متهم مي‌كند كه «باعث تحريم مردم شده است».
آنچه بايد برجسته شود، اين است كه ايران توانسته در برابر سال‌ها فشار مقاومت كند، ظرفيت‌هاي تازه‌اي در داخل و خارج ايجاد كند و مسيرهاي جديدي براي تعامل با جهان بيابد.